مناجات شعبانیه

به من نگاه کن، وقتی که با تو راز و نیاز می کنم، که من گریخته ام به سوی تو اینک، و در میان دست های توام، خسته و درمانده و زمین گیر؛ در آغوش تو، زار زار گریه می کنم و همه ی امیدم به توست و آنچه نزد تو.
تو می دانی که در درون من چه می گذرد؛ تو از نیازهای من با خبری؛ تو مرا خوب می شناسی. و هیچ چیز از تو پوشیده نیست.
تو می دانی که من اکنون در کجا ایستاده ام؛ به کدام سو خواهم رفت، در کجا اقامت خواهم کرد و گاهِ بازگشتن من کجاست.
تو می دانی که من، برای سرانجام و عاقبتم، دل به کجا بسته ام.
تقدیر تو بر من جاری شده است؛ سالار من! در آنچه از من سر خواهد زد تا پایان عمر، در پنهان و آشکارم، ودر ظاهر و باطنم.
کم و کاستی، افزایشم و سود و زیانم در دست توست؛ نه در دست هیچ کس دیگر...
اگر مرگ من اکنون نزدیک می شود و کارهای من، مرا به تو نزدیک نکرده است، خود را با مرکب اقرار، به سوی تو می کشانم؛ اقرار به آنچه هستم و آنچه کرده ام...
تو در اینجا، آبروی مرا حفظ کرده ای و در آنجا، آبرو کار سازتر است‌.
تو در میان بندگان خوبِ خودت، مرا رسوا نکرده ای و من در مقابل شاهدان قیامت، می ترسم از رسوایی؛ رسوایم نکن...



پ.ن: حتی اگر در ماه شعبان هم نیستیم، خوب هست که گاهی این مناجات رو‌ بخونیم..

پ.ن: سلام رمضان...‌از همین حالا برای آمدنت شوق دارم



#کتاب
#سید_مهدی_شجاعی
#مناجات_شعبانیه
دیدگاه ها (۰)

گرچه مسجد را گروهی با تجمل ساختنداهل دل میخانه را هم با توکل...

رهایی از تکبر پنهان

استاد و درس

خسی در میقات

السلام علیک یابن امیرالمؤمنین وبن سیدالوصیین ع

خدا توبه کنندگان را دوست دارد

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط